گفتیم که حداقل بیش از نیمی از مشکلات کشور به علوم انسانی ای برمی گردد که در دانشگاههای ما تدریس می شود.
علوم انسانی دانشگاههای ما اسلامی نیست و لیبرالی است. علوم انسانی دانشگاههای ما اسلام را مثل بقیه ادیان از سیاست جدا می داند و باصطلاح سکولار است.
گفتیم که اکثریت قریب به اتفاق روشنفکران و دانشگاهیان و دولتمردان ما که تربیت شده دانشگاهها هستند و از علوم انسانی لیبرالی و سکولار دانشگاهها تغذیه کرده اند، اسلامی را که جدا از سیاست باشد قبول دارند و به اصطلاح سکولار هستند.
بنابراین باتوجه به آنچه گفتم لازمه ی حل بسیاری ار مشکلات کشور ایجاد تحول در علوم انسانی دانشگاههای ماست.
کار سخت و زمانبر اسلامی کردن یا تحول در علوم انسانی دانشگاهها کمابیش از اوایل پیروزی انقلاب آغاز گشته، با رهنمودهای امام خمینی(ره)، بویژه با رهنمودها و پیگیری های مقام معظم رهبری دنبال شده و در حال حاضر بر سرعت انجام آن افزوده شده است.
در این کار بزرگ تحول و اسلامی کردن علوم انسانی، نقش اکثریت قریب به اتفاق روشنفکران و دانشگاهیان و دولتمردان(خاصه اصلاح طلبان) نقش مانع سر راه است و بر سکولار ماندن و غربی و لیبرالی ماندن علوم انسانی اصرار می ورزند.
انجام این کار بزرگ فقط بر دوش تعدادی از روحانیون و افرادی که همیشه ایام دوشادوش روحانیت در کار استقرار و تداوم انقلاب اسلامی و پاسداری از ارزش های آن بوده اند، سنگینی می کند.