انتظار بیجا نداشته باشیم!

 این که انتظار داریم  همه  از ما  تأثیر بپذیرند، انتظار بجایی نیست.  وقتی تعداد کثیری از افراد از وجود مبارک و نازنین پیامبر(ص) و امامان معصوم (ع)  کمترین استفاده را  نمی برند و کمترین  تأثیر را  نمی پذیرند، این چه انتظاری است که داریم؟

خیلی کار دارم!

خواهش می کنم این جمله ی " خیلی کار دارم" را که عادت کرده ایم به همه بگوییم بگذاریم کنار! ما:

1- خیلی کار نداریم و خودمان هم این را می دانیم،

 2- اگر هم خیلی کار داریم کاری و فکری بکنیم که خیلی کار نداشته باشیم،

 3- نمی ترسیم حتی موقع مردن هم بگوییم که خیلی کار داریم؟

 4- فکر نمی کنیم از بد جایی فرمان می گیریم که این همه کار داریم؟

 5- فکر نمی کنیم بنده ی خداییم و اگر از خدا فرمان بگیریم نباید این همه کار داشته باشیم ( چون خدا تکیف فوق طاقت به بنده اش نمی دهد)؟

 6- بهتر نیست یک تجدید نظری در این همه کاری که داریم بکنیم و سرمایه عمرمان را الکی تباه نکنیم؟

 7- فکر نمی کنیم اگر این جوری ادامه بدهیم ممکن است مهم ترین کارها و تکالیف ما زمین بماند و نتوانیم آن ها را خوب انجام بدهیم؟

 8- برای این که کمتر کار داشته باشیم،  پیشنهاد می کنم دیگر این جمله ی "خیلی کار دارم" را برزبان نیاوریم.

کار ما ایراد دارد

گفتم:

"این محمد آقای ما که فوق لیسانس است و کتابخوان است و تا جایی که من می شناسم آدم آداب دانی هم است، این یک سالی که بازنشسته شده چه ایرادی پیدا کرده که سعید و ساناز این قدر با او مشکل پیدا کرده اند؟"

 خانمش شروع به گفتن ایرادهای محمد آقا؛ گفت و گفت و گفت و من شمردم دیدم هفده تا ایراد این مدت این دوست ما پیدا کرده است. گفتم:

" خوب، حالا بفرمایید سعید و ساناز چه ایرادی دارند؟

" خانم محمد آقا  گفت:

" بچه ها، طفلکی ها، چه ایرادی باید داشته باشند، هیچ ایرادی."