1795

زندگی افراد یک جامعه به یکدیگر وابسته است.

 هر چه شعور فردی و اجتماعی افراد یک جامعه پایین تر باشد، برای نجات آن نیاز به تلاش بیشتری است و هر چه شعور فردی و اجتماعی افراد بالاتر باشد، برای نجات آن نیاز به تلاش کمتری است.

 پیچیدگی تلاش ثمربخش برای نجات جامعه  و میزان کم اثربخشی تلاش ها:

تعدادی از افراد موثر را به گونه ای خسته و ناامید می کند که تا آخر عمر منفعل شده و خانه نشین می شوند و

تعدادی دیگر (خرابی و سیاهی اوضاع جامعه پیش چشم شان چنان جلوه گر می شود که) عنان اختیار از دست می دهند و برای درهم کوبیدن آن سرنوشت خود و جامعه را به مخاطره می اندازند و نیز

تعدادی از سر درماندگی و استیصال چنان با جامعه دمخور و دمساز می شوند که عامل فزونی سیاهی و تباهی جامعه می شوند.

 جامعه ی خود را بشناسیم، میزان شعور فردی و اجتماعی افراد آن را دریابیم، راه های تلاش ثمربخش برای نجات جامعه ی خود را کشف کنیم، جریان های سیاسی تاثیر گذار و رهبران آن ها را شناسایی و جریان های سیاسی مخرب را شناسایی نماییم و از دور و نزدیک و در حد توان و امکاناتی که داریم برای تقویت جریان موثر و تضعیف جریان منحط و مخرب بکوشیم. نتایج این تلاش ثمربخش متناسب با وضعیتی که داریم عیان خواهد شد.

1794


استاد دانشگاه است، برخلاف اسمش که صادق زیبا کلام است نه صادق است و نه زیبا کلام. ایشان رودی است به عمق یک سانتی متر، ولی مثل آبشار نیاگارا سر و صدا دارد، البته از خیر سر منافقان و خوارج زمانه.


دیدم در تلویزیون  با دوپای قرضی، چهار پایش را کرده توی یک کفش که، مردم کشورهای غربی خوشبختند و  مردم ما بدبختند خب، چرا؟ چون آنها دین را به زندگی دنیا ربط نمی دهند و با عقلشان دارند زندگی می کنند، بر عکس مردم ما به دین شان چسبیده اند و می خواهند با دین شان که اسلام باشد زندگی دنیا شان را بسازند، بعد هم منبر رفت که دین خدا رای ساختن آخرت آدمهاست نه دنیا.


 حالا این آدم در تلویزیون کجا این حرفها را می زند؟ در تلویزیون جمهوری اسلامی. سوال این است که اصلا این چرا باید در نظام اسلامی استاد دانشگاه باشد؟ اصلا این آدم را که این همه از دین بی اطلاع است چرا باید گذاشت از دین حرف بزند؟ این هم نه، این آدم چرا باید بیاید در تلویزیون این حرف را بزند؟ به علاوه آخر این چه شیوه ی بحث و مناظره است که بعد از انقلاب اسلامی داب شده که وقت مساوی می دهند به دونفری که، یکی شارلاتان است و سی تا شک و شبهه را ظرف بیست دقیقه به دین خدا وارد می کند و دیگری که کوکو در دهانش پاره نمی شود باید ظرف همان بیست دقیقه به همه ی آن شک و شبهه ها پاسخ بدهد؟

1793


فرض کنیم در کشور کارهایی صورت می گیرد که برای شمای مومن بسیار آزار دهنده است مثل اختلاس و ارتشاء و گرفتن حقوق های نجومی و غیره. این ها دلیل نمی شود که شما زانوی غم بغل بکنید و هیچ کاری نکنید. بالاخره دو جریان سیاسی عمده ی اصول گرایان و اصلاح طلبان را درکشور داریم و شمای اصول گرا هرچه می توانید باید کمک بکنید به جریان اصول گرایی. بحمدلله، اگرچه ضعف های بسیاری را در جریان اصول گرایی شاهدیم در عین حال این جریان در طول تاریخ 1400 ساله ی کشور هیچ وقت این قدر قوی و غنی ظاهر نشده و در کل بهترین وضعیت را در مقابل جریان نفاق و جریان جهانی کفر و شرک دارد.

1792


همان طور که مردم کشورهای نفت خیز (مثل مردم کشور ما)، به توهم اینکه، چون از محل فروش نفت درآمد کافی دارند لذا دیگر نیازی نمی بینند خیلی کار و تلاش بکنند، همان طور هم مردم کشورهای مسلمان(مثل مردم کشورما) به توهم اینکه  چون دین الهی اسلام را دارند لذا دیگر لازم نمی بینند خودشان را به زحمت بیاندازند و مثل دیگران تلاش فکری بکنند. حق مردمی که گرفتار چنین توهماتی هستند این است نتیجه ی تنبلی و بی کاری و بی فکری خودشان را ببینند و تحت عنوان مردم کشور های فقیر و عقب مانده و جهان سومی و غیره نامیده شوند. مردم خوب ما باید چنین توهماتی را کنار بگذارند و درآمدهای نفتی کشور و دین الهی اسلام بهانه ی عدم بکارگیری فکر و عقل شان قرار ندهند.

1791


گفت:

"من نه اعتقادی به خدا دارم، نه معاد، نه جهنم، لذا خیالم راحته و زندگیم را می کنم"


خیلی ها فکر می کنند چون به خدا و معاد و جهنم اعتقاد ندارند پس نه خدایی هست، نه معادی و نه جهنمی! زهی خیال باطل!

1790


با فضای مجازی ای چون تلگرام خوب است چگونه برخورد بکنیم؟

- برخی از ما آن را کلا کنار گذاشته ایم و نیم نگاهی هم به آن نمی اندازیم.

- برخی دیگر ساعت ها با آن سرگرمیم. ده ها مورد را از اینجا و آنجا برمی داریم و برای اینجا و آنجا ارسال می کنیم. چقدرهم دلمان خوش است به این کاری که می کنیم!

- برخی از ما هم  کارمان شده جر و بحث و بگومگو در دویا سه تا گروه. خودمان را به هر دری می زنیم که حرفی را به کرسی بنشانیم که آخرش هم موفق نمی شویم. 

- عده ای هم یک کانالی درست کرده ایم و یک عده را در محضور قرار داده و عضو کرده ایم و یک طرفه هرچه دلمان می خواهد می آوریم و فکر می کنیم لابد اعضا هم آنها را می خوانند که جز چند نفری بقیه نیم نگاهی هم به آنها نمی اندازند.

- عده اندکی از ما هم هستند که به عده کثیری فقط می گوییم صبح بخیر و عصر بخیر و غیره.

من فقط مواردی چند از نحوه برخورد با این فضای مجازی را برشمردم قطعا این موارد را تا سی و چهل و بلکه بیشتر می شود برشمرد.

راستی با این فضاها خوب است چگونه برخورد بکنیم؟ بنظرم بد نیست اندکی هم شده در این خصوص بیاندیشیم.

1789


مسوولانی که خود را پیرو امام و پیرو حضرت آقا می دانند نباید بخاطر جذب افرادی که با انقلاب و ارزشهای آن مخالف هستند، دل دوستان جان برکف و شهادت طلب اسلام و انقلاب را هرچند اشتباهاتی داشته باشند برنجانند. اولا احتمال جذب مخالفان  بسیار اندک است، ثانیا جذب مخالفان به چه قیمتی؟ به قیمت آزردن کسانی که هرچه تاکنون بدست آورده ایم و در آینده به دست می آوریم حاصل زحمات آنهاست؟

1788


گفتم:

"خوبه آدم مشکلاتی را که با یکی داره  با یک نفر دیگر درمیان بگذاره که هم سبک بشه و هم راهنمایی بگیره که با طرف چه بکنه."

گفت:

 "فقط یادت باشه مشکلاتی را که با یک نفر داری نباید به کسی که با او هم (حالا به هر علتی) مشکل داری بگویی چون هم خوشحال می شود و هم به یک نحوی بهت نیش می زند که پس تو فقط با من مشکل نداری."

1787


گفتم:

"باهاش صحبت کن. بهش بگو این کارها چیه که می کنی؟"

گفت:

 "باهاش صحبت کردم، فایده ای نداره. بهش گفتم - این کارها چیه که میکنی؟-  فایده ای نداره."

 گفتم:

"یعنی چه فایده نداره؟"

 گفت:

 "او منطقی فکر نمیکنه. او  اگر منطقی فکر میکرد، منطقی عمل میکرد و من حالا با او مشکل نداشتم. بله او منطقی فکر نمیکنه، او منطقی به حرف گوش نمی ده، او منطفی با حرف برخورد نمیکنه لذا از من و تو و کسی که فقط با او منطقی حرف می زنه، کاری ساخته نیست."

گفتم:

" خب، میگی چه باید کرد؟"

گفت:

 "باید در برخورد با او،  همزمان، هم  منطقی حرف زد،  هم منطقی قضاوت کرد و هم (درصورتی که مجرم باشد) منطقی او را جریمه کرد و به سزای عملش رساند. این تلقی که همه فقط با منطق به راه راست هدایت می شوند، اشتباه است."

1786


- متاسفانه عملکرد آقای روحانی و کابینه اش ضعیف تر از آن است که فکر میکردیم.

- آقای روحانی به وعده هایی که به مردم داده بود عمل نکرد و لذا باید شرمنده مردم می بود ولی به گونه ای  با مردم برخورد میکند که انگار طلبکار هم است.

- آنچه در پی می آید تنها بخشی از عملکرد ضعیف روحانی و کابینه اش است:


1) تعطیلی صنعت هسته ای که برای آن خون دلها خورده شد و خون بپایش ریخته شد . 

2) فاجعه و حادثه منا که بی نتیجه رها شد و موجب گستاخی عاملان آن هم شد.

3) نقض برجام و تمدید تحریم ها

4) تکخوانی زنان، کنسرت های مختلط و ولنگاری فرهنگی 

5) بیکاری و رکود بیسابقه

6) حقوق های نجومی 1000 نفر از مدیران ارشد دولتی

7) ارتباط برادر روحانی حسین فریدون با ابربدهکاران بانکی و رانت های مدیریتی

8) اختلاس نجومی 12 هزارمیلیارد تومانی و چند اختلاس چندهزار میلیارد تومانی دیگر

9) بی اعتباری پاسپورت ایرانی و تهدید ایران از سوی کشورهای کوچک مثل جیبوتی و کویت

10) قراردادهای ننگین نفتی

11) قراردادهای محرمانه با خودروسازان فرانسوی 

12) قرارداد محرمانه خرید هواپیمای پس فرستاده شده به جای هواپیما نو

13) آلودگی هوای اهواز و عدم اعتنا به مشکلات مردم آن

14) فاجعه قطار سمنان 

15) بنزین های آلوده و رانتی همسر ابتکار رییس سازمان محیط زیست

16) تعطیلی کارخانجات بزرگ مانند ارج 

17) گرانی و رکود

18) توهین مدام به مردم و منتقدین

19) عدم رسیدگی به مشکلات مردم

20) چند برابر شدن بودجه جاری نهاد ریاست جمهوری

21)تعطیل کردن مسکن مهر

1785

اگر در مقایسه ی با اسلام عزیز،  مکاتب  مطرح در جهان امروز را همانند آنچه در صدر اسلام در شرق و  غرب  عالم مطرح بود، بدانیم،  سخنی گزاف نگفته ایم. در آن زمان نیز همچون امروز، شیفتگان دنیای کفر و شرک کم نبودند که (همچون شیفتگان امروز دنیای کفر و شرک) در مقابل  اسلام حرفی برای گفتن نداشتند. پوشالی بودن مکاتب کفر و شرک (مثل لیبرالیسم و نیولیبرالیسم در جهان امروز)  برای آشنایان اسلام عزیز،  اظهر من الشمس است.

1784

این که عده ای از به اصطلاح اهل علم(حوزوی یا دانشگاهی) بنشینند و  بگویند: 

"اسلام پاسخ هر سوالی را دارد. اسلام راه حل هر مشکلی را دارد. بگذارید  مخالفان  هرچه می خواهند بگویند. لازم نیست پاسخ اباطیل آنها را بدهید. کسانی که با آنها مقابله می کنند کار درستی نمی کنند  و بی جهت  بودجه و نیروی انسانی صرف می کنند و ..." 

به غایت اشتباه می کنند و کاملاً برخطا هستند. بهترین دلیل خطا و اشتباه بودن گفتار اینها همین است که می بینیم.  دشمنان  اسلام،  تعداد کثیری از نیروهای ما را با خود همراه کرده  و تعداد کثیری از آنها را حتی در سطوح بالای  بسیاری از  موسسات و سازمان های ما نفوذ داده است. 

1783

در این که بیکاری چیز بدی است حرفی نیست.


بیکاران بر دو دسته اند.


تعداد دسته ی اول که احتمالا کمتر از دسته ی دوم است در واقع همه چیز دارند جز کار. والدین اینها پول دارهستند لذا نیازی به کسب درآمد ندارند. اینان برای این که از بیکاری خسته نشوند، افسرده نشوند، دیوانه نشوند و غیره، نیاز به کار دارند وگرنه پدر و مادرشان از جمله از قبل انقلاب اسلامی آنقدر کسب ثروت کرده اند که فرزندان شان تا صدسال بعد از اینها نیاز مالی نداشته باشند.


تعداد دسته ی دوم که احتمالا از دسته اول بیشتر هستند دنبال کارند برای این که بتوانند شام و ناهار و صبحانه بخورند، برای این که بتوانند کرایه منزل بدهند، برای این که بتوانند ازدواج بکنند، برای این که بتوانند نیازهای سایر اعضای خانواده ی خود را تامین بکنند.


و بدیهی است با شرایطی که بر سازمان ها و موسسات دولتی و غیردولتی ما دارند این بیکاران دسته ی اول هستند که جذب کار می شوند تا دسته ی دوم.

دسته اول شرایط شرایط گرفتن کار از جمله پول و پارتی و غیره را دارند لذا بیشتر سرکار میروند و دسته ی دوم که شرایط گرفتن کار را ندارند کمتر موفق به گرفتن کار می شوند.

1782


بچه مسلمان وقتی وارد دانشگاه می شود اگر به طور مدام با مسجد و روحانی ارتباط نداشته باشد نماز و روزه و مسلمانی را کنار می گذارد و می شود یکی مثل بقیه دانشجوها.

1781


دهها و بلکه صدها نفر از اینهایی که خودشان را انقلابی و چپ می دانستند(اعم از مذهبی و غیرمذهبی) و همه عشقشان مبارزه ی با آمریکا و همه ی آرزوشان زدن ضرباتی هرچند کوچک به آن بود، نتیجه اش بعد از دهها سال چه شد؟


 این شد که در مبارزه ی با آمریکا هیچ غلطی نتوانستند بکنند و در نهایت همه شان شدند عمله ی آمریکا در مبارزه با نظام اسلامی (و تنها نظام اسلامی بود که توانست به رهبری ولایت فقیه و پیروی مردم مسلمان از او، دهها بار طی حدود 40 سال اخیر آمریکا را زیرپا بگذارد و این ابرقدرت جنایتکار و اذبابش نتوانستند هیچ غلطی در مقابل  نظام اسلامی ایران بکنند).