از روایات می توان استفاده کرد که، به طرف باطل رفتن و تحصیل رذایل آسان است و جهنم اهل باطل، در لابه لای راحتی ها و خوشی های نفسانی شان است و به طرف حق رفتن و کسب فضایل اخلاقی دشوار است و بهشت اهل حق و حقیقت، در لابه لای ناراحتی ها و ناخوشی های آنهاست.
چرا استقبال بیشتری از باطل می شود و باطل در دنیا نسبت به حق قدرت بیشتری دارد؟
در طرف باطل طبیعت و در طرف حق معنویت است. انسان در گهواره ی طبیعت قرارداده شده و میل او به طبیعت بیشتر است. انسان از بدو تولد لذت طبیعت را چشیده، ولی لذت معنویت را نچشیده است. به طرف طبیعت رفتن انسان، مثل به طرف سرازیری رفتن است و حرکت به طرف سرازیری آسان تر است، اما به طرف معنویت رفتن انسان، مثل به طرف سربالایی رفتن است و حرکت به طرف سربالایی سخت تر و دشوارتر است. بدیهی است که تعداد بیشتری از آدمها آنهم با سرعت بیشتری به طرف باطل حرکت بکنند (و باطل قدرت بیشتری داشته باشد) و تعداد کمتری از آدمها آنهم با سرعت کمتری به طرف حق بروند(و حق قدرت کمتری داشته باشد).
امام صادق علیه السلام حدود 14 قرن پیش یک قانون ساده و ثابت برای ما به یادگار گذاشته اند که ما از آن طریق بتوانیم راه را از بیراه تشخیص دهیم.
اما آن قانون چیست؟
شخصی از امام صادق(ع) پرسید:
بین دو حاکم درتردیدم چه کنم؟
امام فرمود: عادل ، صادق ، فقیه و با تقواترین را انتخاب کن.
عرضه داشت اگر به تشخیص نرسیدم. آنوقت چه؟
فرمود: ببین افراد متدین، به کدام یک متمایلند؟
باز هم عرضه داشت اگر به تشخیص نرسیدم. آنوقت چه؟
فرمود: بنگر مخالفان آیین ما کدام یک را بیشتر می پسندد او را کنار بگذار و ببین کدام یک بیشتر خشمگینشان میکند او را برگزین.
اصول کافی جلد 1 ص 68
این یک قانون ساده در عین حال کاربردی است،که هیچگاه تغییر نمیکند.
کافی است با بررسی مختصر از رسانه های دشمنان اسلام و کانال های ضد انقلاب و شبکه های بهایی-یهودی ببینید که جهت دهی آنها نسبت به انتخابات به سمت چه جریان و چه اشخاصی است و چه افرادی در این رسانه ها مورد هجمه ها و تخریب ها قرار میگیرند.
حجه السلام حسن روحانی در صفحه 782 کتاب خود با عنوان امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران مینویسد:
"اقتصاد نهادگرایان و نئوکینزی ها بهترین نوع اقتصاد و مکتب اقتصادی برای ایران است."
حسن روحانی ظاهرا در هنگام تالیف این اثر خود هنوز نمیدانسته که دیگر خود اقتصاد فروپاشیده ی غرب هم، از این نوع اقتصاد پوسیده که مطلوب آقای روحانی است استفاده نمیکند!
مردم مسلمان ما انتظار دارند شورای نگهبان صلاحیت کسانی را برای ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی احراز کند که اسلامشان اسلام خمینی(ره) باشد نه اسلام مرحوم شریعتمداری و مرحوم بازرگان و عبدالکریم سروش و خانم گوگوش و آقای اوباما و خانم کلینتون. وقتی به هر علتی نیروهای غیرانقلابی در راس امور قرار می گیرند می شوند همینی که می بینیم: خاتمی آنجوری، احمدی نژاد فلان جوری، روحانی بهمان جوری. عده ای هم آنقدر بی انصافند که نمی گویند عملکرد اینها ارتباطی به اسلام امام خمینی و آیت الله خامنه ای ندارد بلکه همه را بنام این ها می نویسند.
وقتی تصمیم بگیری چهارسال تمام به جای کارکردن برای مردم، فقط بگویی دولت قبل چنین و چنان. نتیجه اش این می شود که پس از چهارسال عملکردی نداشته باشی که به مردم گزارش بدهی و آنها بگویند دولت یازدهم چنین و چنان؛ و همه ی آن چیزهایی را که به دروغ به نیروهای انقلاب نسبت می دادی، به درستی به خودت نسبت بدهند و مهمترین این نسبت ها هم بشود نسبت دروغ گویی. رئیس دولت بشود بزرگ ترین دروغگو و بقیه هم به نسبت سمتی که دارند!
طرفداران آقای روحانی در شعارشان "احیای اخلاق" است. سوال این است که احیای اخلاق با کدام اخلاق؟
آقای روحانی با اخلاق لیبرالی و غربی و با مشاوران غربزده ای چون مقصود فراستخواه که می گوید:
"هنرمند اصیل هم به نحوی به فضای آمیخته با ابتذال نیازدارد و گرنه از دل و دماغ می افتد."
می خواهد اخلاق ما را احیاء بکند؟ آقای روحانی و افرادش که به اخلاق اسلامی اعتقادی ندارند لازم نکرده اخلاق ما را احیاء بکنند.
طرفداران آقای روحانی در شعارشان "نجات اقتصاد" است. سوال این است که نجات اقتصاد کشور با کدام اقتصاد؟ با اقتصاد لیبرالی نجات اقتصاد کشور ممکن نیست. با اقتصاد مقاومتی می توان اقتصاد کشور را نجات داد، ولی آقای روحانی و افراد تیم اقتصادیش که(لیبرال هستند و) اعتقادی به اقتصاد مقاومتی ندارند.
به شهادت اسناد و مدارک در دوران ۸ ساله دولت اصلاحات؛ بیش از ۴۰۰۰ بار به مقدسات، اهل بیت(ع) و اصول نظام اهانت شد و شبهات زیادی علیه اسلام و انقلاب اسلامی مطرح شد...
محمد خاتمی:
احکام قرآن متناسب با زندگی قبیله ای است، قرآن کریم برای ما قابل استناد نیست. کیهان 78/6/12
محمدخاتمی:
مشکل این نیست که زنان چگونه لباس بپوشند، مشکل این است که زنان بتوانند در عرصه های مختلف حضور داشته باشند. روزنامه همبستگی 79/8/16
عبدالکریم سروش:
خدای جدید با خدای گذشتگان متفاوت است. نشریه کیان
عبدالکریم سروش:
فرهنگ شهادت خشونت آفرین است، اگر کشته شدن آسان شد ، کشتن هم آسان میشود. روزنامه نشاط 78/3/2
عبدالکریم سروش:
ولایت پیامبر بعد از او به کسی منتقل نشده است. روزنامه صبح امروز 78/6/16
خدا می گذرد ولی بنده ی خدا نمی گذرد!
فرد مومن و معتقدی را در نظر بگیرید که هر از چندگاه، مرتکب گناه می شود( البته میدانیم مومن، گاه ارتکاب گناه، مومن نیست). معمولاً این قبیل افراد بعد از ارتکاب گناه پشیمان می شوند و توبه می کنند (و چه بسا خدای توبه پذیر هم، توبه ی آنها را بپذیرد) و روز به روز حالات روحی بهتری پیدا می کنند و لذا کمتر از قبل گناه می کنند و ای بسا رستگار هم بشوند.
حالا، بر خلاف حالت قبل شما تصور بکنید که چندتا گناهی که این فرد مومن و معتقد، طی مدت مثلا شش ماه مرتکب شده، توسط فردی (به هرعلتی) عکس و فیلم گرفته شود و در میان کس و ناکس منتشر گردد. در این صورت آنهایی که فیلم و عکس گناهان او را می بینند چه توجهی خواهند داشت به حالات خوب روحی او؟ بدیهی است آنها تا پدر او را از قبر بیرون نیاورند و پسر یا دخترش را تحویل پدر ندهند، ازپا نخواهند نشست. در این حالت چه بسا تحمل فرد مومن مورد نظرما، تمام بشود و بیشتر از گذشته بلغزد و (نه صعود، بلکه) سقوط کند.
تا میتوانیم گناه نکنیم و لااقل تا می توانیم به گونه ای گناه نکنیم که دیگران بتوانند گناهان ما را آفتابی کنند. بله، در بسیاری از موارد از گناه ما، خدا میگذرد ولی بندگان خدا نمی گذرند.
در قرآن بیست نوع قلب ذکر شده است. آنچه توجه مرا به خود جلب کرده این نکته است که این معرفت نمی تواند در 1400 سال پیش(و حتی در همه ی درازای تاریخ) معرفتی بشری باشد و حاکی از معرفت الهی و معجزه بودن قرآن و از سوی خدا آمدن قرآن است.
بیست نوع قلبی که در قرآن ذکر شده:
1. قلب سلیم:
و آن قلبی است مخلص برای خدا و خالی از کفر و نفاق و هرگونه پستی.
2. قلب منیب:
وآن قلبی است که همیشه درحال برگشت و توبه به سوی خدا و از آن سو ثابت و پابرجاست بر طاعت خدا.
3. قلب مخبت:
وآن قلبی است فروتن و آرام به ذکرخدا.
4. قلب وجل:
و آن قلبی است که از یاد خدا میلرزد که مبادا عمل وی به درگاه خدا قبول نشود و از عذاب خدا نجات نیابد.
5. قلب تقی:
و آن قلبی است که به احکام خدا احترام میگذارد.
6. قلب مهدی:
و آن قلبی است که تسلیم امر خدا و راضی به قضا و قدر پروردگار است.
7. قلب مطمئن:
وآن قلبی است که با یاد خدا و توحیدش آرام میگیرد.
8. قلب حی:
و آن قلب زنده ای است که از شنیدن داستان های امت های گذشته که با گناه وطغیان هلاک شدند پند و اندرز میگیرد.
9. قلب مریض:
و آن قلبی است که دچار بیماری شک و نفاق شده و مبتلا شده به فسق و فجور و شهوت های حرام.
10. قلب أعمى:
وآن دل کوری است که حق را نمیبیند و در نتیجه پند و اندرز نمیگیرد.
11. قلب لاهی:
وآن دلی است که از قرآن غافل و مشغول لهو و لعب و شهوت های دنیاست.
12. قلب آثم:
و آن دلی است که گواهی حق را کتمان میکند و میپوشاند.
13. قلب متکبر:
وآن دل مغرور و متکبری است که از توحید و طاعت خداوند رویگردان است، زورگو و جبار است به خاطر ظلم و طغیان.
14. قلب غلیظ:
و آن دلی است که عطوفت و رحمت و رأفت از آن برداشته شده.
15. قلب مختوم:
و آن قلبی است که هدایت را نمیشنود و تعقل نمیکند.
16. قلب قاسی:
وآن دلی است که به عقیده و ایمان نرم نمیشود و وعظ و ارشاد در آن تأثیری ندارد و از یاد خداوند رویگردان است.
17. قلب غافل:
وآن قلبی است که مانع ذکر و یاد پروردگار است و هوا و هوسش را بر طاعت حق تعالی ترجیح میدهد.
18. َقلب أغلف:
و آن دلی است که پوشیده شده است به طوری که اقوال و فرمایشات رسول اکرم "ص"در آن نفوذ و رسوخ نمیکند.
19. قلب زائغ:
و آن قلبی است که از حق و حقیقت اعراض میکند.
20. قلب مریب:
و آن قلبی است که در شک و شکوک متحیر و سرگردان است.
منظور از ایجاد دوقطبی در کلام رهبری، ایجاد دو قطبی در میان انقلابی هاست(اصلاح طلب ها و اعتدالی ها انقلابی نیستند) .حضور احمدی نژاد باعث شکسته شدن رای انقلابی ها میشود و پیروزی دولت بی خاصیت فعلی. احمدی نژاد بازنده این بازی است.
انقلابی ها درصورتی برنده دوره دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری خواهند بود که فقط یک کاندیدا داشته باشند. ورود احمدی نژاد موجب می شود انقلابی ها در دور اول دو نفر کاندیدا داشته باشند و رقیب غیرانقلابی شان بازی را ببرد و رئیس جمهور شود.
ثبت نام احمدی نژاد برای انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری هم خلاف نظر رهبری و هم خلاف مصالح انقلابی ها و به تبع آن خلاف مصالح انقلاب و نظام اسلامی است. احمدی نژاد سال 92 و 96(نه 84 و 88) از جمله با این اقدام خود ثابت کرد که صلاحیت کاندیداشدن برای ریاست جمهوری اسلامی ایران را ندارد.
برخی اشتباهات در دولت یازدهم:
1- به دلسوزان نظام و انقلاب و منتقدان، ده ها بار توهین کردن و آنان را بزدل و بی شناسنامه و افراطی خطاب کردن و نیز آنان را به جهنم حواله دادن.
2-نجومی بگیران را ذخیره های انقلاب معرفی کردن.
3 همه چیز حتی آب خوردن مردم را به مذاکره با شیطان گره زدن.
4-گفتن این جمله که، کربلا درس مذاکره به ما داد.
5-در روز های توهین به پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص)، وزیر خارجه کشور هتاک را در آغوش گرفتن.
6-با شیطان بزرگ دست دادن و قدم زدن و خندیدن.
7-بارها گفتن این جمله که، از رکود عبود کردیم.
8 - وزیری را به مسند امور گرفتن، که در کرسنت یک طرف دعواست.
9- داشتن وزیری که مردم را به خاطر نخریدن خودرو بی کیفیت، خائن خطاب کرد.
10-نه برای بهبود معیشت مردم، بلکه برای خالی شدن انبار های خودرو در کارخانه ها، وام 15 میلیونی دادن.
11- کسانی را به عنوان وزیر به کار گرفتن که سابقه خوبی در فتنه سال 88 نداشتند.
12- قلب راکتور اراک را با بتن پرکردن.
13 - غنی سازی را به سطح 3.67 رساندن.
14 - تعداد سانترفیوژ ها را به تعداد 5060 کاهش دادن.
15-متخصصین هسته ای را به ادارات دیگر منتقل کردن.
16-رشته های تحصیلی مرتبط با دانش هسته ای را منسوخ کردن.
17 -گفتن این جمله که، برجام را خدا آورد.
18 -گفتن این جمله که، تحریم ها همان روز اجرای برجام لغو می شود.
19 - از رفع حصر حرف زدن و از فتنه سال 88 حمایت کردن.
20 - ثمره خون شهدای هسته ای را پایمال کردن.
21 - به جای حل مشکلات و برخورد با فساد های مالی در دولت، به کنسرت توجه کردن.
22 - فاجعه منا را به جایی نرساندن.
23 -قراردادهایی نظیر fatfو ipc را امضاء کردن.
24 - برای ریز گرد ها کاری انجام ندادن.
25 - گفتن این که، اول باید با مذاکره چرخ زندگی مردم بچرخد تا بعد چرخ سانتریفیوژ بچرخد.
26 -گفتن این که، برجام سایه جنگ را از سر کشور برداشت.
27 - گفتن این که، برجام ابر زود گذر و آفتاب تابان است.
28 - همه وقت خود را وقت حاشیه ها کردن.
29 - گفتن این که، مقام معظم رهبری در جزئیات مذاکره بودند.
30 -در نقض برجام دستور محکمی صادر نکردن.
دوستم گفت:
"فلانی! توجه داری مکتب اصلاحات یک شهید اصلاح طلب مدافع حرم، یک شهید اصلاح طلب هسته ای، یک شهید حامی اصلاحات در عراق و لبنان و یمن، یک اصلاح طلبی که برای دفاع از مسلمانان منطقه یک کشیده خورده باشد، ندارد."
گفتم:
"این حزب هیچ اعتقادی به شهادت و فرهنگ عاشورای حسینی ندارد. مکتب اصلاحات کاش در کارنامه اش فقط شهید نداشت. حزب اصلاحات علاوه بر این که شهید ندارد هزار فتنه گر و منافق و فراری مثل: سروش، گنجی، سازگارا، بهنود، شیرین عبادی، علی نژاد، مهاجرانی و مزروعی دارد. خاتمی، روحانی، ناطق نوری، حسن خمینی، موسوی، کروبی و غیره به عنوان رهبران اصلاحات، هیچ اعتقادی به مکتب خمینی که در آن شهادت رمز پیروزی مقرر گردیده است ندارند."
بنظرم اگر شورای نگهبان بتواند بوظایف خود درست عمل بکند همه ی مشکلات کشور حل میشود. شورای نگهبان فقط باید کاندیداهایی را برای انتخابات خبرگان، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و...، تایید صلاحیت بکند که اسلامشان اسلام امام خمینی و اسلام انقلابی است نه کسانی را که اسلامشان اسلام آمریکایی است. اینهایی که آمریکا دوستشان دارد چرا در دولت و مجلسین خبرگان و شورای اسلامی هستند؟