1990

اگرچه همه گونه تقلبی در انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری صورت گرفت ولی اگر تقلبی هم صورت نمی گرفت حسن روحانی برای دور دوم منتهی با آرای بسیار کمتری رئیس جمهور می شد. 

طرفداران حسن روحانی تلاش تشکیلاتی خوبی کردند و مردم را متقاعد کردند که ایشان بهتر از ابراهیم رئیسی است لذا مردم بیشتر از رئیسی به روحانی رای دادند و ایشان رئیس جمهور شد.

بها دادن به رای مردم بسیار پسندیده است. نظام اسلامی هم طی حدود چهل سال گذشته همیشه به رای مردم بها داده است.

 نیروی انقلابی طرفدار ابراهیم رئیسی هم تلاش خوبی کردند و موفق شدند رای چهار میلیونی سعید جلیلی را به رای شانزده میلیونی ابراهیم رئیسی تبدیل کنند. در عین حال که خیانت تعدادی از اصول گرایان و کم کاری عده ای دیگر از آنها برکسی پوشیده نیست.

 وظیفه نیروی انقلابی اکنون این است که خود را برای انتخابات چهارسال بعد آماده کند و با حدود سی میلیون رای، رئیس جمهور انقلابی اش را به قدرت برساند.

 اکثریت مردم هم چاره ای جز این ندارند که شرایط بد زندگی خود را تحمل کنند چون خود کرده را تدبیر نیست.

 طرفداران دوآتشه ی لیبرال حسن روحانی هم باید صورت خود را آماده ی سیلی خود و مردم کنند تا دیگر از این کلاه ها سر خود و مردم بیچاره نگذارند.

کماکان بر قدرت و محبوبیت نظام اسلامی و نیروی انقلابی افزوده خواهد شد و آنکه به خاک ذلت خواهد نشست استکبار حهانی، دلباختگان داخلی او و کسانی خواهند بود که فکر می کنند لیبرالیسم بهتر از اسلام است.

1989

حاج احمد متوسلیان:

با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد و عملیات‏مان را علیه آن‌ها شروع خواهیم کرد. هرکس با ماست؛ بسم‌‏الله! هرکس با ما نیست، خداحافظ! 

ما با ایمانمان مى‌‏جنگیم؛ جندالله با ایمانش مى‏‌جنگد. بگذار بوق‏‌هاى تبلیغاتى رسانه‏‌هاى صهیونیستى و سران اسرائیل به ما بگویند شما براى خودکشى آمده‌‏اید. 

ما ثابت مى‏‌کنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمین‏‌هاى مقدس اسلامى از دست امپریالیزم آمریکا و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستى آزاد بشود.

1988

اگر سرقت علمی را حسن روحانی و اعوان و انصار او  انجام بدهند اشکال ندارد، ولی اگر دیگران انجام بدهند اشکال دارد و باید پدرشان را در آورد. یادتان است اینها چه بلایی سر مرحوم کردان وزیر کشور دولت نهم  آوردند؟

 حسن روحانی مدرک دکتری خود را در خارج از ایران گرفته و اما خیلی از آنهایی که در جمهوری اسلامی مدرک گرفته اند در واقع، وضع بهتری از رئیس جمهورشان ندارند. در جمهوری اسلامی هم مدرک لیسانس و فوق لیسانس و دکتری را خیلی راحت میان کسانی که دنبال مدرک تحصیلی بودند پخش کردند.

 بیشتر این مدرک خواهان همینجوری وارد دوره های تحصیلی دانشگاهی شدند و چون معاون وزیر یا رئیس سازمان و یا مدیرکل بودند  لازم نبود سر کلاس درس حاضر شوند، در نهایت هم، دوسه میلیون تومان دادند برای ایشان پایان نامه نوشتند و اینها شدند فوق لیسانس یا دکتر. 

البته تردیدی نیست که تعدادی از فارغ التحصیلان هم، زحمت  کشیدند و درس  خواندند و  مدرک تحصیلی گرفتند.

1987

مردمی که در 29 اردی بهشت 1396 به اینها رای دادند اگر بدانند که اینها و حامیان داخلی و خارجی شان چه ماهیتی دارند یک ساعت هم با اینها نخواهند بود، همانطور که مردم طرفدار بنی صدر با او نماندند (و لذا او فرار را برقرار ترجیح داد و رفت پیش اربابانش)  اینها از اعدامی های دهه 60 منافقین حمایت کردند. اینها از فتنه گرانی چون موسوی و کروبی و خاتمی و در واقع از مسعود و مریم رجوی حمایت کردند. اینها با تخریب سپاه از دشمنان او یعنی دشمنان اسلامیت و انسانیت و در واقع آمریکا و اسرائیل حمایت کردند! مردم شریفی که به اینها رای دادند فکر نمی کردند که اینان ضد انقلاب و ضدولایت فقیه و ضد اسلام اصیل هستند، بلکه فکر می کنند اینها یک جناح از دوجناح سیاسی داخل کشور هستند و هیچ مشکلی ندارند. بگذارید زمانش برسد آنوقت خواهیم دید که مردم با امسال اینها هیچ عقد اخوتی نبسته اند.

1986

وقتی از یک طرف نوشته های محمد محمدی ری شهری و مرحوم سید احمد خمینی را در خصوص عملکرد مرحوم  منتظری و بیت ایشان می خوانیم و از طرف دیگر نوشته های مرحوم متتظری را در خصوص عملکرد امام خمینی(ره) و بیت ایشان و وزارت اطلاعات، متحیر و محزون می شویم که خدایا! حق با کدام طرف است؟! منتظری درست می گفت و درست عمل می کرد یا امام(و سید احمد و ری شهری)؟! بنظر من و در یک کلام، نیروهای خط امامی و انقلابی ناگزیرند طرف امام را بگیرند. برای ما دیگران وقتی ملاک و معیار هستند که امام ملاک و معیار باشد. خمینی که برای ما ملاک و معیار نباشد دلیل ندارد کس دیگری ملاک و معیار باشد. خمینی را که بگذاریم کنار، هرفرد دیگری را که ملاک بگیریم رفتیم تو دل تاریکی ها و سیاهی ها. جای تاسف دارد که آدم اهل فکر، بعد از حدود چهل سال از انقلاب گذشته، بیاید و در مقابل امام بگوید:

بازرگان

شریعتمداری

منتظری

صانعی

هاشمی

خاتمی

روحانی

سیدحسن خمینی

مسعود رجوی

موسوی

کروبی

و....

1985

وقتی یکی می گوید:

"من حرف دارم. حرف قابل قبول هم دارم. بیا باهم حرف بزنیم و...."

و مخاطبش نمی پذیرد و می گوید:

"نه. نمیخوام. لازم نیست حرف بزنیم و...."

این برخورد این دو، هر علتی داشته باشد و در کل حق با هر طرفی باشد بنظر می رسد لااقل در این مورد خاص، برخورد درست و قابل قبول، برخورد فرد اول است نه مخاطبش.

1964

شهید مطهری:

مسئله آزادی عقیده، امروز به عنوان حقی از حقوق بشر شناخته شده. 

می ‏گویند آزادی عقیده حقی است طبیعی و فطری که هرکسی اختیار دارد هر عقیده ‏ای که دلش می ‏خواهد انتخاب کند. اگر کسی بخواهد به خاطر عقیده شخص دیگر متعرض او بشود، با حقی که طبیعت و به اصطلاح خلقت به بشر داده است مبارزه کرده و در واقع ظلم کرده است.

ولی اساس این حرف دروغ است. بشر حق فطری و حق طبیعی دارد ولی حق‏ طبیعی و فطری بشر این نیست که هر عقیده ‏ای را که انتخاب کرد، به موجب این حق محترم است.می‏ گویند انسان از آن جهت که انسان است محترم است، پس اراده و انتخاب انسان هم محترم است. هرچه را انسان خودش برای خودش انتخاب کرده، چون انسان است و به اراده خودش انتخاب کرده کسی حق تعرض به او را ندارد.

ولی از نظر اسلام این حرف درست نیست.اسلام می ‏گوید انسان محترم است ولی آیا لازمه احترام انسان این است که انتخاب اومحترم باشد؟! یا لازمه آن این است که استعدادها و کمالات انسانی محترم باشد؟ لازمه احترام انسان این است که استعدادها و کمالات انسان محترم باشد یعنی انسانیت محترم باشد.

آشنایی با قرآن ج 3، ص: 216

1963

طرفداران روحانی حق ندارند در مقابل بدترین اهانت ها و اتهام ها به ایشان، از کسی گله کنند. این ها یا خودشان رگبار اهانت ها و اتهامات خلاف واقع را به سمت احمدی نژاد می گرفتند یا هزاران اهانت و اتهام خلاف واقع به او را می دیدند و اعتراضی نمی کردند(و این ها همه در حالی است که احمدی نژاد با همه ی ضعف هایش، کجا و این آدم کجا!)

1962

محمد ایمانی روزنامه نگار:

امروز در حاشیه راهپیمایی عظیم و ضد صهیونیستی روز قدس، چند نفر در کنار آقای روحانی شعار مرگ بر منافق و «روحانی - بنی‌صدر، پیوندتان مبارک» سر دادند.

این عده یا مردم عادی بودند که به بی‌حرمتی‌های چند ماه اخیر روحانی، واکنشِ آمیخته با هیجان نشان داده‌اند یا عناصر ماموریت‌داری که برنامه داشته ‌اند تا از این طریق برای روحانی مظلوم ‌نمایی کنند؛ چنان‌که به فاصله چند دقیقه ، فضای مجازی پر شد از مظلوم‌نمایی و اینکه به رئیس‌جمهور توهین شده است.

اما هرطور که این حاشیه را تحلیل کنیم، باید روی عنوان اهانت قدری تامل کرد.

چگونه است که وقتی آقای روحانی باد به دماغ می‌اندازد، رگبار اهانت و اتهامات خلاف واقع را به سمت به منتقدان دانشگاهی و حوزوی و علمای برجسته و سپاه و بسیج و... می‌گیرد و با افتخار لبخند می‌زند، سیاسیون و رسانه‌های همسو با دولت نه تنها ترش نمی‌کنند، بلکه حتی برای او کف هم می‌زنند و هورا می‌کشند، اما برای یک حاشیه چند نفره در راهپیمایی عظیم روز قدس (با فرض اینکه مهندسی تیم عملیات روانی نزدیک به دولت نباشد) کف بر لب می‌آورند و فریاد وامصیبتا سر می‌دهند؟ یک بام و دو هوا چرا؟!

مگر اهانت بد و اهانت خوب داریم؟

یعنی اگر کسی عنوان ریاست‌جمهوری را یدک بکشد و به منتقدان فرهیخته القابی مانند «مزدور، بی‌شناسنامه، ترسو، افراطی، جیب‎بر، مستضعف فکری، متوهم، بزدل ، کاسب تحریم، فاسد، عقب مانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری و...» نثار کند، شایسته است اما اگر چند نفر او را منافق بخوانند و با بنی‌صدر مقایسه کنند، کار ناشایستی کرده‌اند؟

اگر پای مشاوران امنیتی و عملیات روانی آقای روحانی در کار نباشد، باید گفت او مشتی از خروار را می‌درود که خود کِشته و آب داده است.

چرا هیچ یک از مدعیان امروز، یک بار به بی‌نزاکتی‌های ۴ ساله آقای روحانی اعتراض نکرده‌اند تا باور کنیم که صداقت دارند؟

1961

شهید مطهری: 

واللَّه و باللَّه ما در برابر این قضیه مسؤولیم. به خدا قسم مسؤولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. واللَّه قضیه‏ ای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است. 

اگر می‏خواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر می‏خواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش می‏گفت برای من عزاداری کنید، می‏گفت چه شعاری بدهید؟ آیا می‏گفت بخوانید: «نوجوان اکبر من» یا می‏گفت بگویید: «زینب مضطرّم الوداع، الوداع»؟! چیزهایی که من (امام حسین) در عمرم هرگز به این‏جور شعارهای پست کثیف ذلّت‏ آور تن ندادم و یک کلمه از این حرفها را نگفتم. 

اگر حسین بن علی بود می‏گفت: اگر می‏خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد...

حماسه حسینی، جلد یک، ص 268 و 273

1960

واکنش روحانی به حمله موشکی سپاه به داعش: 

پرتاب موشک از سوی سپاه به طرف سران تروریست‌های داعش با تصمیم شورای امنیت ملی(به ریاست رییس جمهور) و بسیار به‌جا و درست بود.

 اطلاعیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره حمله موشکی به مواضع داعش در دیرالزور سوریه آمده است: 

این حمله موشکی تحت امر رهبر انقلاب انجام گرفت.

گریز:

امام عسکرى علیه السلام :همه پلیدى ها را در خانه اى نهادند و کلید آن دروغ است .

1959

بنی صدر در 26 خرداد 96:

 شرایط امروز روحانی کاملا مانند شرایطی است که برای من پیش آمد و او در همان مسیری قدم برمیدارد که من برداشتم.

مشکل من با خمینی بود که مقابل من ایستاد.