نه با تو، با خودم هستم

1220

 

1- خیلی ها در جهنم زندگی می کنند، ولی فکر می کنند در بهشت هستند. خیلی ها افکار منحرفی دارند، ولی فکر می کنند  افکارشان  درست  است. مگر افراد حزب توده، سازمان چریک های فدایی یا مجاهدین خلق(منافقین) فکر می کردند منحرفند؟ برعکس، فکر می کردند درست ترین افکار را دارند. روشنفکران لیبرال و طرفداران آن ها هم که تفکر انحرافی دارند، فکر می کنند درست ترین افکار را دارند. 

  

2- این تصور که اگر حرف ما درست باشد و حرف درست را به شیوه ی درستی عرضه بکنیم همگان می پذیرند تصور اشتباهی است. مگر حرف خدا در قرآن و شیوه بیان قرآن مشکلی داشت که کافران و مشرکان و منافقان زیربار نمی رفتند؟ لذا، حرف شما می تواند صد در صد درست باشد و به بهترین نحو هم بیان شده باشد ولی طرف آن را نپذیرد، چرا؟ چون مریض است و مرض دارد. این که یعنی چه مرض دارد؟ را قبلاً عرض کرده ام به هر حال چنین نیست که الا و لابد به شما برمی گردد.  

 

 3- فردی که ادعا می کند شیعه است و می گوید من عقلم هرچه را نپذیرد قبول نمی کنم، مضمون حدیث یا روایتی را که عقلم قبول نکند نمی پذیرم نابخرد است. تو عقلت را بگذار در کوزه آبش را بخور. تو عقلت کجا بود که بخواهی بگویی خدا و پیامبر(ص) و ائمه (ع) باید فقط چیزهایی را بگویند که عقل تو بتواند بپذیرد؟  اگر سی سال پیش کارکرد تلفن همراه را به تو می گفتند می گفتی امکان ندارد، حالا می خواهی سر از همه ی حرف ها و حدیث هایی  که فهم برخی از آن ها توسط آدم های آخر زمان ممکن است در بیاوری. 

 

4-  کسی که نمایندگان ائمه (ع) را که فقها هستند قبول ندارد، کسی که بزرگ ترین فقیهان را که به درستی از عهده ی بزرگ ترین کارها در طول تاریخ برآمده اند  قبول ندارد، کسی که امام خمینی و آیت الله خامنه ای و علامه ی مصباح و آیت الله مشکینی را قبول ندارد و در مقابل،  روشنفکرانی مثل ملکیان را که آیین بودا را از دین محمد (ص) برتر می داند و آن را برای این عصر مفیدتر می داند قبول دارد، این آدم چه مسلمان و چه شیعه ای است؟ کتاب های امثال ملکیان را لا به لا خوانده است و از آن مثل وحی منزل حرف می زند ولی یک کلمه از دین محمد(ص) و دین علی(ع) نمی تواند حرف بزند. مسلمان بودن و شیعه بودن چنین آدمی  بخورد توی سرش. 

  

5- بسیاری از اهل تسنن  امامان ما را دوست دارند و خیلی از حرف های آن ها را بالای سرمی گذارند حاج محمد! شما این عزیزان را مقایسه می کنی با خودت که می گویی من شیعه هستم ولی لیبرالم؟ تویی که هیچ اعتنایی به امامان شیعه نداری و دشمن خونی آن ها و جانشینان آن ها یعنی فقها هستی؟ 

 

6- این که طرف می داند جهنم چقدر بد است و بهشت چقدر خوب و جان می دهد برای این که دیگران جهنم نروند و بهشت بروند کار بدی می کند؟ آیا این دارد دیگران را مجبور می کند که جهنم نروند و بهشت بروند؟ این آدم حداکثر حرفش را می زند و خون دلش را می خورد این چگونه می تواند دیگران را مجبور به این جا نرفتن و به آن جا رفتن بکند؟ آخر سخن گفتن من و سخن شنیدن دیگران کجا و مجبورکردن من و زورکی رفتن دیگران کجا؟ 

 

7- بهتر است به جای کار اجرایی شبانه روزی که برای خدا نیست و معلوم نیست برای چیست و با چه افکار و نیاتی آن ها را انجام می دهیم؟ کار اجرایی کمتری انجام بدهیم و برای خدا انجام دهیم و با افکار و نیات درست انجام بدهیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.