دکتر ناصر قربان نیا

1222

دکتر ناصر قربان نیا از میان ما رفت و غم از دست دادنش برای خانواده و فامیل و دوستان و دانشجویان او چه سخت است. آقا ناصر انسان بسیار محترم و مؤدبی بود، احترام و ادب ایشان بسیار به دل آدم می نشست. با آن که خیلی اهل علم بود خیلی متواضع بود. حتی دوستان دورش را هم فراموش نمی کرد، اگر نمی توانست آن ها را دیدار کند تلفنی با آن ها تماس می گرفت و از حال شان باخبر می شد. بعد از بیست و اندی سال وقتی فهمید در قم هستم و می توانیم با هم دیدار کنیم با آن که مهمان بود توفیق دیدارش را از من دریغ نکرد. حدوداً ماهی یک بار با هم تماس تلفنی داشتیم. زبان و بیان او بسیار شیرین و دل نشین بود. وقتی سوالاتم را تلفنی از ایشان  می پرسیدم، چنان پاسخ می داد که انگار پاسخ ها را قبلاً از من گرفته است که به من تحویل می دهد. آقا ناصر بسیار فروتن بود. دکتر ناصر را از سال 1358 می شناختم. از زمانی که دانش آموز بود. برخلاف بعضی ها که محبت و دوستی های تو را هیچ گاه بیاد نمی آورند، دکتر ناصر محبت و دوستی هایی که هیچ گاه یادم نمی آمد در حقش کرده باشم را  بارها یاد می کرد و در حالی که امثال من خودم را بدهکار اخلاق و رفتارش می دانستیم مدام مارا طلبکار فرض می کرد و به ما محبت می کرد. از زمانی که اسمش را در لیست مفقودین دیدم بشدّت نگران شدم و ترسم از جانباختنش بود (که متاسفانه از جمله ی جان باختگان بود). البته او  جای دوری نرفت، بنده ی خوب خدا بود و به خدا پیوست. خدای مهربان به همه ی کسانی که ناصر، ناصرشان بود به ویژه به زن و بچه اش صبر بدهد و او را در جوار رحمت خویش با پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) که همه ی عشق ناصر زندگی در پناه آنان بود محشور فرماید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.