چرا چنان که باید نیستیم؟

۱۲۲۴

۱- شیوه ی زندگی ما باید با شیوه ی زندگی مردم یک کشور غربی فرق داشته باشد.  شیوه ی زندگی ما براساس فکر و فرهنگ ما و شیوه ی زندگی آن ها بر اساس فکر و فرهنگ آن هاست.  

 

۲- طی سه چهار قرن اخیر فکر و فرهنگ و شیوه ی زندگی مردم کشورهای غربی خیلی عوض شده است. 

 

۳ - پیشرفت علم و تکنولژی در سه چهار قرن اخیر در غرب موجب گردیده است که فکر و فرهنگ و شیوه ی زندگی مردم کشور های غربی مورد اقبال بسیاری از مردم دنیا از جمله  مردم ایران قرار گیرد.  

 

۴ - با فکر و فرهنگ و شیوه ی زندگی دیگران زیستن  موجب می شود (گرچه به ظاهر شبیه آن ها شویم) بتدریج  دنباله رو آن ها باشیم و  همه ی داشته های خود را از دست بدهیم.

 

۵ - اگر کشورهای غربی طی سه چهار قرن اخیر می گذاشتند ما با فکر و فرهنگ و شیوه ی زندگی خودمان زندگی کنیم در آن صورت هر اندازه (حتی خیلی کم هم) رشد می کردیم (و فکر و فرهنگ غربی  را نمی پذیرفتیم  و شیوه ی زندگی غربی ها را قبول نمی کردیم) وضع ما از جهات مختلف بهتر از حالا بود. 

 

۶ - البته  تقصیر را نباید فقط  گردن غربی ها انداخت، بیش از آن ها خود ما  مقصریم. ما در ارتباط با غرب بد عمل کردیم. برخی از ما از همان ابتدای ارتباط با غربی ها نقش عوامل آن ها را ایفا کردیم. در کل  غربی ها و  عوامل داخلی آن ها این وضعیت ناشایست را برای ما بوجود آوردند و بسیاری از ما را شیفته ی  مظاهر زندگی غرب  کردند. 

 

۷ - ما امروزه  به یک دوگانگی در فکر و فرهنگ و شیوه ی زندگی مواجه هستیم.  نیمی از مردم ما می خواهند با فکر و فرهنگ و شیوه ی زندگی خودشان زندگی کنند   و  نیم دیگر  دوست دارند با فکر و فرهنگ  و  شیوه ی زندگی غربی ها زندگی  کنند. 

 

۸ - درست آن است که اصالت خود را حفظ بکنیم و خودمان باشیم. درست آن است با فکر و فرهنگ خودمان و با شیوه ای  که بر اساس  فکر و فرهنگ خودمان است زندگی کنیم. البته این کار مانع نمی شود که از فکر و فرهنگ  و  شیوه ی زندگی دیگران متناسب با آن چه خود داریم  استفاده نکنیم. 

 

۹ - بگمان من مهم ترین علت  مشکلاتی که در زمینه های مختلف داریم  این است که نیمی از ما چنان که باید بر اساس فکر و فرهنگ خود زندگی نمی کنیم و نیمی  دیگر از فکر و فرهنگ غرب تغذیه می کنیم. البته  بیشتر مشکلات ما  در تاثیرپذیری از فکر و فرهنگ غربی است. 

 

۱۰ -  بگمان من مهم ترین علت ضعف ما در بخش اقتصاد این است که  الگوهای اقتصادی غرب، الگوی اقتصادانان  ماست و الگوی اقتصادی مناسب فکر و فرهنگ ما  یعنی اقتصاد مقاومتی  الگوی اقتصاددانان ما نیست. مهم ترین علت بها ندادن اقتصاددانان ما به اقتصاد مقاومتی این است که  آن ها یا  در دانشگاه های غربی درس خوانده اند و یا در دانشگاه های غرب زده ی داخل  کشور. 

 

۱۱ -  دولت مردان و اقتصاددانان ما که عادت جاریه شان استفاده  از الگوهای اقتصاد غربی است اگرچه کلان شهرهای ما را شبیه شهرهای ممالک غربی و زندگی خودشان را شبیه زندگی غربیان کرده اند،  کشور را به لحاظ اقتصادی با دشواری های بسیار بزرگی مواجه ساخته اند که برون شویی نیز برای آن ندارند.   با جابه جایی دولت ها هم  مشکلات اقتصادی کشور فقط  دست به دست می شود. 

  

۱۲ -  ما در امر دفاع از کشور موفق هستیم چرا؟ چون با فکر و فرهنگ خودمان عمل می کنیم. ما می توانیم بخوبی در مقابل دشمن بایستیم  چرا؟ چون  بر اساس باورها و ارزش های خود عمل می کنیم. ارتش و سپاه و بسیج ما قوی و موفق هستند چرا؟ چون غرب زده نیستند و از باورها و  ارزش های غرب تغذیه نمی کنند. 

 

۱۳ - این که در اقتصاد، چشم ما به غرب است، و  این که با الگوهای اقتصادی غرب،  کشور را اداره می کنیم،  اگرچه مفید کشور و  مردم مسلمان آن نیست، برای آن هایی  که  غرب زده هستیند،  اختیارشان  دست غربی ها ست و خود را بنده و برده ی آن ها می سازند، مفید است.

 

 ۱۴ - در کل ما در بخش هایی  که رشد داشته ایم از خودمان ارتزاق کرده ایم و در بخش هایی که رشد نداشته ایم چشم به بیگانه داشته  و سعی داشته ایم از آن ها ارتزاق کنیم. 

 

۱۵ - بزرگ ترین مشکل ما آن هایی هستند که فکر می کنند غرب جز راهی را که همه باید بروند، نرفته، و لذا جز راهی را که غرب رفته،  نباید رفت. بزرگ ترین مشکل ما آن هایی هستند که فکر می کنند با قبول فکر و فرهنگ غرب و اشاعه سبک زندگی غربی کشور ایران پیشرفت می کند و مثل کشورهای به اصطلاح پیشرفته ی غربی  می شود، در حالی که نه قرار است مردم ایران مثل غربی ها بشوند و نه غرب می گذارد  چنین بشوند. مشکل ما غرب زده هایی هستند که  جز ذلت و  خودباختگی نصیب خودشان و ایران عزیز نکرده اند و نمی کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.