پاسخ های روزگار ایرانی

پرسش ۱۳:

گفته می شود یکى از امتیازات و ویژگى‌هاى نظریه و نظام ولایت فقیه این است که به محض این‌که کوچک‌ترین خللى در شرایط لازم براى رهبرى بوجود بیاید رهبر خود بخود عزل مى‌شود و اعتبار و مشروعیتش را از دست مى‌دهد. لطفاً این عزل خودبه خودی را یک بار دیگر توضیح دهید.

‌‌پاسخ:

اصولا آن‌چه مجلس خبرگان انجام مى‌دهد اعلام و تشخیص عزل، و نه حکم به عزل است. زیرا همان گونه که به هنگام اعلام رهبرى و تعیین وى به عنوان ولىّ فقیه، کار مجلس خبرگان «نصب» ولىّ فقیه نیست و این گونه نیست که با حکم مجلس خبرگان، ولىّ فقیه واجد شرایط رهبرى و ولایت شود بلکه او قبلا خودش شرایط رهبرى را داشته و خبرگان فقط شهادت داده و تشخیص مى‌دهند که این شخص مصداق آن نصب عامّى است که امام زمان(علیه السلام) در زمان غیبت کبرى دارند، در مورد عزل هم به محض این‌که رهبر، بعضى یا همه شرایط لازم براى رهبرى و ولایت را از دست بدهد خود بخود از رهبرى عزل شده و مشروعیتش زایل مى‌شود. و به همین دلیل هم گرچه مجلس خبرگان امروز تشخیص آن انحراف و از دست دادن شرایط را مى‌دهد اما کلّیه تصمیم‌ها، عزل و نصب‌ها و تصرفات و دستورات او از همان زمانى که شرط را از دست داده از درجه اعتبار ساقط مى‌شود. بنابراین همان گونه که در ابتداى امر، کار مجلس خبرگان «کشف» و تشخیص فرد واجد شرایط، و نه «نصب» او، مى‌باشد در انتها هم کار مجلس خبرگان تنها «کشف» و تشخیص از دست دادن شرایط است و عزل به صورت خود بخود انجام مى‌پذیرد. و اتّفاقاً این مسئله یکى از امتیازات و ویژگى‌هاى نظریه و نظام ولایت فقیه است که به محض این‌که کوچک‌ترین خللى در شرایط لازم براى رهبرى بوجود بیاید رهبر خود بخود عزل مى‌شود و اعتبار و مشروعیتش را از دست مى‌دهد. در حالى که شما امروز حتى در کشورهاى بزرگ و صاحب نام دنیا نظیر ایالات متّحده آمریکا ملاحظه مى‌کنید که رییس جمهور و شخص اول مملکتشان مرتکب جرمى‌مى‌شود و آن جرم حتى در دادگاه و نیز در مجلس سنا به اثبات مى‌رسد امّا نهایتش این مى‌شود که مى‌گویند جریمه‌اش را بپردازد ولى مى‌تواند همچنان رییس جمهور هم باقى بماند و نه تنها تصمیمات و کارها ودستورات سابقش (اززمانى که جرم را مرتکب شده تا به حال) معتبر و قانونى است و اشکالى به آن‌ها وارد نیست بلکه از این به بعد هم، همین رییس جمهورى که رسوایى‌اش به اثبات رسیده و نقل هر محفل و مجلسى است مى‌تواند و حق دارد از تمامى اختیارات و حقوق قانونى خود استفاده کند و حاکمیت داشته باشد. براستى آیا کدام یک از این دو نظریه و دو نظام، استوارتر و منطقى‌تر است؟

 

ادامه دارد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.