ولایت فقیه

می گویند: "اسلام علوم گوناگونى دارد؛ علومى‌نظیر تفسیر، کلام، حدیث، رجال، فلسفه و غیر آنها، چرا از فقیه به عنوان «اسلام شناس» نام مى‌برند در حالى که معناى اصطلاحى فقاهت، آشنایى به احکام فرعى اسلام و تخصّص در فقه است (همان چیزى که در رساله‌هاى عملیّه وجود دارد) بنابراین اگر واقعاً مراد این است که ولىّ فقیه و رهبر نظام اسلامى باید «اسلام‌شناس» باشد پس لازم است علاوه بر فقه، در شعبه‌هاى مختلف علوم اسلامى نظیر تفسیر، کلام و حدیث، فلسفه، رجال و مانند آنها نیز تبحّر داشته باشد و لازمه این مسئله نیز آن است که در مجلس خبرگان رهبرى عدّه‌اى مفسّر و متکلّم و فیلسوف و... نیز حضور یابند تا وجود حدّ نصاب لازم این علوم در رهبر را احراز کنند" پاسخ این سخن این است که آن‌چه که دراجراى نظام اسلامى مؤثّر است فقاهت است. آن‌چه در رهبرى و هدایت نظام اسلامى تأثیر مهم و مؤثّرى دارد آشنایى به احکام سیاسى و اجتماعى اسلام است و ولىّ فقیه باید در این زمینه شناخت بالایى داشته و اعلم از دیگران باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.