دین و سیاست 6

گردیده یا این‌که قرآن در این موارد سکوت کامل اختیار کرده و امر آنها را به خود مسلمانان واگذاشته تا بنا به صلاحدید و تشخیص خودشان عمل کنند.

‌‌ در مورد وظیفه قانون‌گذارى (منظور قوانین اجتماعى است) همان گونه که گفتیم و نمونه‌هایى از آن را نیز ذکر کردیم قرآن و اسلام به این امر اهتمام ورزیده و قوانین مدنى، حقوقى، جزایى، قوانین تجارت و معاملات و... متعدّدى را وضع کرده است. بنابر این در این بخش از مسایل کشوردارى که عبارت است از ارائه و وضع قوانین براى اداره امور جامعه، دخالت کرده است. علاوه بر اینها قرآن حقّى نیز براى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) قایل شده که بر اساس آن در موارد خاص که تابع شرایط زمانى و مکانى است و بر طبق تغییرات شرایط زمان و مکان که احتیاج به قوانین متغیّر هست، خود پیامبر چنین قوانینى را وضع مى‌کند و مردم نیز موظّف به رعایت این قوانین هستند. دراین‌باره در قرآن چنین مى‌خوانیم:

وَ مَا کَانَ لِمُؤْمِن وَ لا مُؤْمِنَة اِذا قَضَى اللّهُ وَ رَسُولُهُ اَمْراً اَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ اَمْرِهِم(1)

نه هیچ مرد مؤمنى و نه هیچ زن مؤمنى حق ندارد در جایى که خدا و پیامبرش تصمیمى مى‌گیرند، در برابر آن مخالفت نماید.

بر اساس این آیه اگر خدا و پیامبر تصمیمى را براى مردم گرفتند و چیزى را مقرر داشتند هیچ‌کس حق ندارد آن را نقض کند و در مقابل تصمیم و دستور خدا و پیامبر، مسلمانان هیچ اختیارى درباره کارشان ندارند. یعنى قانون پیغمبر پس از دستورات خداوند و قوانین ثابت الهى، نسبت به همه کسانى که در جامعه اسلامى و تحت لواى حکومت اسلامى زندگى مى‌کنند الزام‌آور است و هیچ‌کس حق ندارد در مقابل آن‌چه که پیامبر وضع نموده و آن‌چه را در حق مردم مقرر داشته اختیار و حق مخالفتى براى خود محفوظ بدارد. این آیه و آیه «النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم(1): پیامبر نسبت به مؤمنان از خود آنها به خودشان مقدّم‌تر است.» بالاترین مرتبه حقوقى و اجرایى است که مى‌توان براى کسى قایل شد؛ که در اسلام براى شخص پیامبر اکرم لحاظ شده است. البته این‌که این شأن بعد از پیامبر براى دیگران ثابت است یا نه، بحثى است که در ادامه مباحث به آن خواهیم پرداخت.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.