نسخه ای که غربی ها برای ما پیچیده اند!

برخی بر اساس نسخه ای که غربی ها  برای ما پیچیده اند می گویند:

 "انسان نباید ایدئولوژیک اندیش باشد، انسان نباید به یک سری بایدها و نبایدها پای بند باشد، انسان نباید طرفدار یک جریان خاص باشد، نباید طرفدار یک ایدئولوژی خاص باشد، نباید طرفدار یک عقیده  خاص باشد، نباید یک سری هدف ها را، یک تعداد ارزش ها را اصل بگیرد و برای آن ها مایه بگذارد." 

 خب، بندگان خدا! آیا شما با همین فکری که پیدا کرده اید (و می خواهید ما هم پیدا بکنیم)  طرفدار یک عقیده ی خاص نشده اید؟ طرفدار یک فکر خاص نشده اید؟ به علاوه، شما نباید فکر بکنید که چرا آن ها یعنی غربی ها نمی خواهند ما طرفدار یک عقیده  خاص باشیم؟ طرفدار یک تعداد از ارزش های خاص  باشیم؟ برای یک ایدئولوژی خاص  مایه بگذاریم؟ آیا فهم این که آن ها  نمی خواهند ما خودمان باشیم خیلی دشوار است؟ آیا فهم این که آن ها نمی خواهند ما در مقابل آن ها قد علم بکنیم خیلی دشوار است؟ آیا فهم این که آن ها می خواهند هر بلایی سرمان بیاورند و ما کاری به کارشان نداشته باشیم خیلی دشوار است؟ آیا فهم این که آن جنایت پیشگان (که خودشان ایدئولوژیک اندیش هستند، خودشان مسلک و مکتب و ایدئولوژی لیبرال دارند) با این حرف ها می خواهند ما مسلک و مکتب و ایدئولوژی خودمان را کنار بگذاریم خیلی دشوار است؟ من واقعاً تعجب می کنم که اینها که  بعضی هاشان دکترای علوم سیاسی هم گرفته اند چرا عقل سرشان را تعطیل کرده و گوش دل شان را به دیگران داده و هرچه را دیگران می گویند تکرار می کنند و به جای ایدئولوژیک اندیشی،  چرت و پرت اندیش شده اند. خراب بشود آن دانشگاهی که به این ها مدرک دکترا می دهد! گورشان راگم کنند آن اساتید مأموری که نان و نمک این ملت شریف را می خورند و این اراجیف را تحویل بچه های آن ها می دهند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.