چرا والدینی که:
انقلابی بودند، اهل مطالعه بودند، اهل نماز و روزه بودند، آدمهای مهمی بودند، اهل بزن و برقص و فرهنگ غربی و فرهنگ برهنگی و غیره نبودند، نسبت به خدا و قرآن و پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی بی تفاوت نبودند، فرزندان شان، مثل آنها نیستند، یعنی انقلابی نیستند، اهل مطالعه نیستند، اهل نماز و روزه نیستند، آدمهای مهمی نیستند، اهل بزن و برقص و فرهنگ غربی و فرهنگ برهنگی و غیره هستند، نسبت به خدا و قرآن و پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی بی تفاوت هستند و امکان اینکه حتی تعدادی از آنها به سوی دین و ایمان بیایندد، کمتر وجود دارد؟
بگمان من:
این والدین اگرچه در گذشته با روحانیون ارتباط داشتند، حالا، یا با آنها ارتباط ندارند و یا ارتباط دارند ولی دیگر از آنها متاثر نیستند و لذا حالا، بخاطراین عدم ارتباط موثر با روحانیون بهره ای از دین و ایمان ندارند و در عین حال، ارتباط تنگاتنگ با روشنفکران(بطور اعم) دارند و لذا گوش شان از لاطائلات و چرت و پرت های روشنفکران در خصوص دین و ایمان و مسجد و منبر و نماز و روزه و غیره پرشده و لذا دشمن خدا و قرآن و پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی هستند و بدجوری هم هستند. بنابراین اینها خودشان و فرزندان شان نسبت به خدا و قرآن و پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی بی تفاوت و بلکه متنفر و منزجرند و دیگر، حتی تعدادی شان هم امکان این که به سوی دین و ایمان بیایند کمتر وجود دارد.