امروزه خوشبختانه قدرت واقعی کشور اسلامی ما، دست دولت ها نیست بلکه، دست ولی فقیه و مردم انقلابی پیرو اوست. البته بنا به مصالحی (از جمله توجه به شیوه ی معمول اداره امور کشورها در عصر حاضر)، اداره ی بخشی از امور کشور به دولت تفویض شده است و صد البته این امر، به معنای تفویض قدرت واقعی یادشده، به رئیس دولت و دولت مستقر نیست.
فرض کنید مسوولی پشت تریبون بگوید فلان کس، چنان و بهمان کس، چنین است، بعد از چند روز هم حرفش را پس بگیرد. شرایط فکری جامعه ی ما به گونه ای است که حرف چند روز بعد او فقط اندکی پخش می شود اما حرفی که قبلا زده بود همچنان و هر روز بیش از روز قبل پخش می شود.
در جامعه ی ما شایعه سازان با شایعاتی که در زمینه های مختلف می سازند معمولا به هدفشان می رسند و درصورتی که شایعات شان را تکذیب هم بکنند تکذیبیه ها فقط مانع تعقیب آنها می شود و مانع اشاعه شایعه نمی شود. جالب است بدانیم پاسخی هم که به شایعات داده می شود در شعاعی بسیار اندک پخش می شود و هیچگاه به گرد پای پخش خود شایعه نمی رسد.
یک علت مهم کلاه رفتن سر مردم این است که هم تعداد فریبکارها زیاد است و هم تعداد فریبخورها! اگر تعداد فریبکارها در میان لیبرال ها خیلی زیاد است، تعداد فریبخورها هم درمیان مردم عزیز و شریف ما خیلی زیاد است. واقعا آدم نمیداند چه بگوید وقتی می بیند موقع انتخابات لیبرال ها این همه رای می آورند.
آدم یک زمانی رئیس جمهور کشور باشد بعد به او (با این که خودش را معرفی میکند) اجازه ورود به یک بخشداری را ندهند. اخیرا در تهران برای آقای احمدی نژاد چنین اتفاقی افتاده. به گمانم ایشان خودش هم مقصر است. خودش را بیش از اندازه کوچک کرده است. شاید یک علتش نادانی یا نفاق اطرافیانش باشد.
خیلی از ما در ایام پیروزی و بعد از پیروزی انقلاب به ویژه در دوران جنگ تحمیلی در هنگامه ی خطر و در معرض شهادت بودیم و شهید نشدیم. گاهی بفکرم می رسد، لیاقت ما، شهیدشدن نبود و این را در سالهای بعد نشان دادیم. خیلی از ما طی این سی چهل سال، چه ها که نکردیم، همه گونه سوء استفاده، کسب قدرت، کسب ثروت، همه گونه توجه به خود و خانواده و فامیل و دوستان و آشنایان و هزارتا کار غلط و کثیف دیگر.
تتلو در گذشته هرچه بوده حالا توبه کرده و به اسلام و انقلاب روی آورده، اما چون با اینها نیست بد است و هرکه هم او را تحویل گرفته بداست.
شجریان از سال 1364 با امام و انقلاب درافتاده و حالا هم همان مواضع خصمانه را دارد اما چون با اینهاست خوب است.
اینها چون خودشان را اصل گرفته اند تتلو را بد و شجریان را خوب می دانند. اینها اگر امام و اسلام و انقلاب را اصل می گرفتند تتلو را خوب و شجریان را بد می دانستند.
حرف برادر شهیدش که به میان می آید، اشکش جاری می شود، او و ایده هایش را می ستاید و این که، آن شهید بزرگوار چه اعتقادی به ولایت فقیه داشت و چه عشقی به امام میورزید.
ایشان در عین حال با نظام اسلامی و ولی فقیه آنقدر مساله دارد که هرچه می گویی می گوید اقناع نمی شوم. البته عاقل که باشی می فهمی که اقناع نمی شوم یعنی صرف نمی کند.
دشمن نگاه می کند تو در اینجا، در کشورت چه وضعی داری! در اینجا دولتی با 24 میلیون رای از او می هراسد و جرات یک "تو" گفتن به او را ندارد. در چنین شرایطی چرا تحریم بیشتر نکند؟ اصلا چرا هرچه می خواهد نکند؟ رهبری و نیروی انقلابی پیرو او هم که نمی توانند در غیرچارچوب های قانونی عمل بکنند و دولت مستقر را نبینند یا پرده های نفاق را بی آنکه وقتش برسد کنار بزنند.
از نشانه های منافق بودن برخی دولتمردان این است که از یک طرف برای فریب مردم مدام می گویند ما گوش به فرمان رهبر هستیم، از طرف دیگر برای خوشایند شیاطین داخلی و خارجی به حرف ها و فرامین رهبر توجهی نمی کنند و به مشی لیبرالی خود عمل می کنند.
افراد در آن بالا بالاهای نظام اسلامی ما، همه با هم فامیل هستند، لذا شرایط برای همه جور فسادی، بیشتر است، بدیهی است مقابله ی با فساد هم کار بسیار بسیار دشواری باشد، مگر اینکه مثل رهبری نظام، پیشگیری کرده و حتی الامکان زمینه های انجام فساد را از اطرافیان و فک و فامیل نزدیکت بگیری.
شهدا و خانواده شهدا بالای سر همه جا دارند و باید داشته باشند اما، بوده اند و هستند برادران و خواهران و فرزندان و... شهدا که، میزان قرب آنها به خدا بعد از شهادت عزیزشان بیشتر که نشده هیچ، کمتر هم شده است. خوشبختانه تعداد اینها در مقابل خیل اعضای خانواده شهدا، قابل توجه نیست.
مضمون دو آیه زیر را به دوستانی یادآور می شوم که، مدام می گویند: "در زندگی، همیشه توجه ما به خدا بوده، لذا خیال مان از جهت خدا و آخرت راحت است."
دلهایى که در دنیا از خوف خدا لرزان باشد در آخرت در امان است.
سوره انفال آیه 2
و دلهایى که در دنیا آرامش غافلانه دارند، آنجا مضطربند.
یونس 62
امام خمینی:
آقا، نباید حالا مثل آنوقت باشد، یک دسته آن بالاها بنشینند و تفریح بکنند و پایشان را روی هم بیندازند ولم بدهند به مبل های گرانقیمت و بخندند به این جمعیت های زحمتکش.
امروزه از جمله کسانی که مواضع فکری و سیاسی نیروهای انقلاب اسلامی را تبیین کرده اند آیت الله سید محمد مهدی میرباقری است. ایشان در اغلب زمینه ها تئوری پردازی کرده و از جمله واضعان و تبیین کنندکان جریان تمدن اسلامی در مقابل مسلمانان سکولار و طرفداران تجدد هستند. برخی از آثار ایشان را که با ولع دیده ام و مطالعه کرده ام به شرح زیر معرفی می کنم:
1- بینش تمدنی(منظومه اعتقادات اجتماعی)، تقریری از کلام اجتماعی استاد میرباقری، تالیف و تقریر حسین مهدی زاده، نشر کتاب فردا، قم، 247 صفحه، 10 هزارتومان.
2- نسبت دین با علم و فناوری، استاد میرباقری، نشر تمدن نوین اسلامی، قم، 64 صفحه، 3 هزار تومان.
3- نگرشی در مساله سبک زندگی، استاد میرباقری، نشر تمدن نوین اسلامی، قم، 44 صفحه، 1500 تومان.
4- گفتارهایی پیرامون تحول در علوم انسانی، استاد میرباقری، نشر فرهنگستان علوم اسلامی، قم، 148 صفحه.
5- کالبدشکافی فرهنگی فتنه 88، استاد میرباقری، نشر کتاب فردا، قم، 134صفحه، 4100 تومان.
6- گفت و گوی علمی پیرامون مفهوم علم دینی، اساتید میرباقری، سبحانی و پارسانیا، نشر تمدن نوین اسلامی، قم، 120 صفحه، 7500 تومان.
7- گفتارهایی در تبیین رویکرد فکری سید منیرالدین حسینی الهاشمی، استاد میرباقری، نشر تمدن نوین اسلامی، قم، 170 صفحه، 7500 تومان.
فناوری و تکنولژی و صنعت غرب حامل اخلاق و فرهنگ غربی است. ورود یک کشتی کالای غربی در واقع ورود یک کشتی اخلاق و فرهنگ غربی است.